2 ژانویه 2012 -
شعر, نوشته ها
بدون دیدگاه


سمت تو
نگاه می کنی
دهانم به بهار می رسد
کلمات امان نمی دهند
و دریاهای جهان
به سمت دست هایت
می کوچند
به عبورت می رسم
از من می گذری
به خودم می آیم
نگاه می کنی
دهانم به بهار می رسد
کلمات امان نمی دهند
و دریاهای جهان
به سمت دست هایت
می کوچند
به عبورت می رسم
از من می گذری
به خودم می آیم