10 ژانویه 2012 - شعر, نوشته ها    بدون دیدگاه

پاسداشت حضور

این دریا
که به چشمانم می ریزد
بی ماهیان صدایت
راکد می ماند

به تلنگری
گیسوی تو را مهمان می شوم
و حضور دستانت
سطرهای مرا
بی نیاز می کند

جاری شو
همه ی رودخانه های جهان
به کرانه ات
می اندیشند

ارسال دیدگاه