از منظر روایت ها
…عنصر شخصیت یکی از مولفه ها و عناصر سازنده و شکل دهنده ی متن داستانی ست.
در اجرای متن داستانی پست مدرن، شخصیت بسیار سیال است. نمی توان به آن اعتماد
کرد. همچون ماهی در دست لغزنده است. باورهای متکثر؛ کنش های متفاوت و متضاد؛
رویاهای بی پایان و کابوس وار، حیات شخصی وی را آکنده می کند. هستی شناسی
داستان پست مدرن، مبین بحران هویت وی می باشد. این بحران ریشه در باورهای ذهنی
و رویاهای پر از کابوس وی دارد. جهان ذهنی وی که اساس شخصیت او نیز هست، تکه
تکه بوده و مرکب از حیات انسانی-شیئی-حیوانی ست.
از این جهت در داستان پست مدرن می توان مولفه هایی را استخراج کرد که مشترک با
پدیده ی منش اسکیزوفرنیک در ادبیات روانپزشکی است.
گسیختگی در زبان و لحن؛ در روایت گری؛ در مقوله ی تفکر و آگاهی؛ در قلمرو هیجان و
عواطف و همچنین مقوله ی رفتار و کنش های انسانی، آن نقاط مشترکی است که عنصر
شخصیت در داستان پسامدرن را در کنار پدیده ی شخصیت اسکیزوفرنیک در ادبیات روان
پزشکی قرار می دهد.
از کتاب:(( از منظر روایت ها))-مسعود بیزارگیتی-ص۱۴۷و۱۴۸