22 آوریل 2012 - شعر, نوشته ها    بدون دیدگاه

رشته ی طنابی

همین کلمات
و رشته ی پیچاپیچ طنابی
که اعجاز حضور را
به کابوسی مدام
مبدل می کند

همین دست ها و
صدایی
در پس قناعت لب هامان

دریغا
آن سوتر از ایوان تاریک
هیچ ستاره ای
نگاهم را
به لبخندی
روشن نمی کند

ارسال دیدگاه