10 سپتامبر 2012 - شعر, نوشته ها بدون دیدگاه
نه جامه ای از خلخال ستارگان
بر اندام کلماتم
نه بهاری
تا نگاهم
بر اشیاء بی جان
بگذرد
دلی استوار بر بوسه های زخم و
حنجره ای
که التهاب جهان را
رصد می کند
نه جامه ای از خلخال ستارگان
بر اندام کلماتم
نه بهاری
تا نگاهم
بر اشیاء بی جان
بگذرد
دلی استوار بر بوسه های زخم و
حنجره ای
که التهاب جهان را
رصد می کند