4 نوامبر 2020 - شعر بدون دیدگاه
بر خط زخم
و رد خون
زیر خط نگاه عابران
وقتی که جیغ نازک زن
دیوارهای جهان را
زخم می زند
اکنون
نشسته بر رنج هوارش
نیمی شب و
نیمی به بامداد
در انزوای عقربه ها
بر خاطرم گذشتی و
سودای عاشقانه را
در لحظه های سبز صدایت
بارور شدی